مجله روانشناسی

مدیریت مراکز روانشناسی

۴ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «برندینگ» ثبت شده است

روشی در برندسازی پزشکی، داستان خود را بگویید.

برندسازی (برندینگ) و تبدیل شدن به یک برند مشهور به مانند همه کسب وکارها برای خدمات پزشکی و درمانی از نیازهای واقعی برای جذب بیمار به شمار میرود ، برندسازی اتفاقی نیست که در یک زمان کوتاه اتفاق بیافتد ، بلکه نتیجه فعالیت های برنامه ریزی شده و علمی می باشد.

در خصوص اهمیت برندسازی در موفقیت مطب یا کلینیک نیاز به اشاره نمی باشد زیرا تمامی صاحبان کسب و کارها می دانند که برای کسب تجربه موفقیت باید ابتدا شناخته شده و سپس مورد پذیرش قرار گیرند و نتیجه شناخته شدن و مورد پذیرش قرار گرفتن تبدیل شدن به یک برند ماندگارو جاودان است.

طبق آماری که در حوزه بازاریابی ارائه شده است می‌گویند مخاطب برای شما فقط ۳۰ ثانیه زمان می گذارد و در همان ۳۰ ثانیه ابتدایی تصمیم به می گیرد و اگر این زمان طلایی را از دست بدهید مخاطب یا بیمار را از دست خواهیم داد. یکی از راههای که چگونه این زمان را افزایش دهیم داستان سرایی می باشد!

داستان سرایی در برندسازی

داستان سرایی باعث افزایش زمان و تحمل شنیدن مخاطب شما از ۳۰ ثانیه به رقم بالای ۳۰ دقیقه خواهد شد ، بدلیل اینکه انسان در ماهیت وجودی خود خواهان شنیدن و کسب تجربه هست ، پس برای اینکه یک برند ماندگار شوید باید از نشان تجاری خود یک داستان بسازید، داستانی که آن را برای مخاطبان یا بیماران خود تعریف کرده و در آن به ارائه ارزشهای خدمات خود بپردازید.

داستان باعث  تمایز شما خواهد شد و می تواند کاری کند تا در ذهن ها بمانید، اگر داستان شما جذاب و چالش برانگیز باشد، کسانی که آن را می شنوند حتی اگر بیمار یا مخاطب شما نشوند با تعریف این داستان هیجانی برای دوستان و اطرافیان خود به رشد شبکه ای ارزش برند شما  کمک خواهند کرد و سیل بیماران را به سوی شما روانه می کنند و یا به اصطلاح بازاریابی برای شما به صورت کاملا رایگان بازاریابی دهان به دهان میکنند و  موجب جذب بیمار می شوند و نهایتا این شما هستید که با استفاده از تاثیرات این داستان به قله خواهید رسید.

هانس‌ روسلینگ ، که از افراد خبره در داستان گویی است می‌گوید: تنها داشتن اطلاعات کافی نیست، بلکه نوع نمایش آن به شکلی که برای مخاطبان لذت بخش و قابل درک باشد حایز اهمیت است.

البته منظور ما از داستان سرایی قصه پردازی، افسانه سرایی و نقل حکایات تاریخی نیست، بلکه منظور روایت داستان خود شماست، داستان برند، کلینیک یا مطب شما.
هنگامی که شما داستان کلینیک یا مطب خود را بیان می کنید، خودمانی تر می شوید و از دنیای خشک و رسمی قدری دور می شوید. این، یک مزیت در جذب بیمار است.
داستان سرایی اگر درست انجام شود – معمولاً برای افراد جالب است. در این صورت بیماران و مخاطبین، به برند شما توجه بیشتری نشان می دهند و در پایان به شما مراجعه خواهند کرد.
رسانه های اجتماعی این امکان را به شما می دهد که روابط مستحکمی با بیماران بالقوه و بالفعل خود برقرار کنید.
در گذشته داستان سرایی هایی از این دست، هزینه زیادی به دنبال داشت و فقط از عهده برخی شرکت های مهم و پولدار بر می آمد ولی امروزه این کار با استفاده از ابزارها، شبکه ها و رسانه های اجتماعی بسیار آسان شده و تقریباً بدون هیچ هزینه ای، به خوبی انجام شدنی است.
ذیلاً به فوت و فن های این کار اشاره می شود.

1-از برند خود بگویید

معمولاً هر کسب وکاری آغاز هیجان انگیزی دارد. شنیدن ماجرای شکل گیری هسته اولیه یک کسب و کار که اغلب بسیار مختصر و ساده است، برای مخاطبان جالب، سرگرم کننده و حتی آموزنده است. هنگامی که یک مخاطب یا بیمار داستان شروع به کار شما را می شنود، با شما احساس نزدیکی می کند.
 

2-از پرسنل خود بگویید

 پشت هر کسب و کاری «انسان» قرار گرفته و هر انسانی هم ماجرایی برای گفتن دارد.

چه بسا یکی از کارمندان شما، مادری است که وقتی پس از اتمام کار به خانه می رود، وظیفه مراقبت از چند فرزند را بر عهده دارد.

احتمالاً برخی از کارمندان شما مجردند و ماجراهایی سرشار از نشاط وانرزی از سفرهای تفریحی خود دارند. به راستی داستان آن کارمند پذیرش که همواره لبخند زیبایی به لب دارد، شنیدنی نیست؟ یا آن کارمندی که همواره با همکارانش شوخی می کند و بسیار خوش مشرب است؟
به هر حال، حکایت پرسنل خود را، به زبان و بیان خودشان، در شبکه های اجتماعی منتشر کنید. 

 

3-از بیماران خود بگویید

 یک عکس ارزشمندتر از هزاران کلمه است. بعضاً تصاویر در انتقال مفاهیم می توانند بسیار بهتر از کلمات و جملات عمل کنند.
بیماران شما نیز می توانند وارد این بازی جذاب شوند. از اتفاقاتی که در مورد بیماران شما رخ می دهد، بنویسید. ماجرا، پیچیده نیست. هر چیزی می تواند بهانه ای برای نوشتن باشد.
در این خصوص، قرار نیست از تکنیک های پیچیده داستان نویسی استفاده کنید. اتفاقاً برعکس؛ هر چه خودمانی تر بنویسید، خواننده بیشتری خواهید داشت.

 

4-بیماران از خودشان بگویند

 راهکار بهتری هم در این خصوص وجود دارد؛ یعنی به جای این که خودتان بخواهید داستان بیماران را نقل کنید، از خود بیماران تقاضا کنید که در این راه پیش قدم شوند. وظیفه شما این است که آنها را برای این کار سر شوق آورید و به آنها انگیزه بدهید.
معمولاً هر مرکز درمانی موفق، داستان های بسیاری از بیماران خوشحال و متشکر خود دارد؛ چیزی که ما آن را رضایت نامه بیمار می نامیم. این کار معادل امروزی همان رضایت نامه های سابق است.
رضایت نامه یا همان داستان موفقیت، بخش مهمی از بازاریابی دهان به دهان محسوب می شود، اما با استفاده از رسانه های اجتماعی، امروزه این کار آسان تر و سریع تر انجام می گیرد.
نگاهی به بیماران پراحساس خود و یا کسانی که تعاملات و روابط گسترده ای با شما داشته اند بیاندازید، سپس ابزاری برای سخن گفتن از شما در اختیارشان قرار دهید. با اندکی تشویق و ترغیب، می توانید یک سونامی از بیماران خود که مایلند از شما و درباره شما بنویسند ایجاد کنید.

 

5-استفاده فراوان از عکس

 یک عکس ارزشمندتر از هزاران کلمه است. بعضاً تصاویر در انتقال مفاهیم می توانند بسیار بهتر از کلمات و جملات عمل کنند. رشد محبوبیت شبکه های اجتماعی همچون  اینستاگرام موید این ادعاست. این یک واقعیت است، هر چند ممکن است برخی آن را سطحی بدانند.
هنگامی که شما در فضای وب، داستان روایت می کنید، تصاویر می تواند دید جدید و جذابی از برند شما، مطب یا کلینیک شما و پرسنل شما به مخاطب القا کند.

 

6-استفاده بی محابا از ویدئو

 هر ویدئو نیز – مانند یک عکس – می تواند به اندازه هزاران کلمه، سخن و پیام داشته باشد. ویدئوهای آنلاین – از 30 ثانیه گرفته تا 2 دقیقه – قادر است در جذب مخاطب، کارکردی مشابه تبلیغات پرطمطراق و گران تلویزیونی داشته باشد.
شما هم خوب است دست به کار شوید: کلیپ های کوتاهی از کارکنان و بیماران خود که در آن داستان های شخصی شان را نقل کرده اند، ایجاد و آپلود کنید.

 

7-انسان باشید!

 هر چند قرار است شما در رسانه ها و شبکه های اجتماعی داستان سرایی کنید، اما این دلیل نمی شود که مانند یک رایانه عمل کنید؛ بلکه دقیقاً برعکس، اگر شما در بیان حکایت های خودواقعاً «خودتان نباشید»، به احتمال قریب به یقین از برقراری ارتباطات تنگاتنگ و ادامه دار با مخاطبان خود ناتوان خواهید بود.
می شود که فضای این کار را عاطفی و پراحساس کنید. داستان های هیجان انگیز و ماجراهای «واقعی» از مطب یا کلینیک، می تواند برند شما را محبوب کند و سر زبان ها آورد. در این فرآیند، اندازه کلینیک یا مطب شما، تعداد کارمندان آن و حتی موفقیت فعلی آن، چندان اهمیتی ندارد.

نتیجه

در پایان ذکر چند نکته بد نیست:
به فرض که شما بهترین داستان سرای جهان هستید. اگر حکایات خود را در اختیار مخاطبان خویش قرار ندهید، انتظار چه معجزه ای دارید؟! شما که قصد ندارید فقط برای دل خودتان قلمفرسایی کنید. درست است؟
از آن طرف، اگر مخاطبان نامرتبطی بیایند و داستان های شما را بخوانند و بشنوند، بهترین داستان ها هم ثمری نخواهد داشت. هر چیز به جای خودش نکوست.
خبر خوش این است که داستان سرایی در وب، نسبت به شیوه های قدیمی این کار در رسانه های سنتی، ارزان تر و با ریسک کمتر است.
بنابراین اگر داستانی که امروز بر سایت مطب یا کلینیک خود گذاشته اید، خیلی نظر افراد را به خود جلب نکرد، نگران و دلسرد نشوید. می توانید فردا یکی دیگر را امتحان کنید. کافی است به گونه ای هوشمندانه، کلید این کار را بزنید.

لطفا نظر خود را درباره این پست در صفحه اینستاگرام به اشتراک بگذارید: ورود به اینستاگرام

سیستم هوشمند جذب بیمار دکتر لینک، راهکاری برای افزایش بیمار در مطب ، کلینیک و بیمارستان

مقالات مرتبط:

راهکارهای متقاعدسازی بیماران

استفاده از دیجیتال مارکتینگ در پزشکی

موفقیت در اینستاگرام برای پزشکان

مزایای برگزاری وبینار برای پزشکان

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
دکتر لینک

هفت گام برای موفقیت در برندسازی پزشکی

برندینگ تنها در ترویج نام و نشان تجاری شرکت‌های مشهوری چون اپل خلاصه نمی‎شود، یا برندینگ شخصی تنها برای دیده شدن سلبریتی‌ها نیست، بلکه مدیریت مطب و کلینیک یا هر پزشکی که تلاش می‎کند خدمات درمانی گسترده‎تری را در   اختیار جامعه‏‌ی خود قرار دهد، این بخت را دارد تا با استفاده از آموزه‎های برندینگ،‌ تصویری شفاف‎تری از حرفه و تخصص خود را به دیگران نشان دهد.

پزشکان نیز با کمک برندینگ پزشکی، عملکرد مؤثرتری در حوزه‎ی سلامت خواهند داشت. برندینگ پزشکی از جمله فواید علم مدیریت برای دسترسی آسان‌تر جامعه‎ی پزشکی به افرادی است که برای علاج نیازمندی‎های درمانی خود به دنبال طبیبانی حاذق هستند.

بنابراین اگر شما مدیریت مطب و کلینیک، پزشک عمومی، پزشک جراح، دندانپزشک یا عضوی از جامعه‎ی پزشکی باشید با کمک برندینگ قادر خواهید بود تا از دانش و تخصص‌هایتان بیشتر برای مخاطبان سخن بگویید و با برندینگ مؤثر حرفه‏‌ی خود، تصویری که به درستی قابلیت‎ها و توانایی‎های شما را به تصویر می‌کشد در جامعه به نمایش درآورید.

برای اینکه در برندسازی پزشکی به موفقیت برسیم باید با 7 گام اساس در این زمینه آشنا باشید که در ادامه به آنها خواهیم پرداخت.

گام اول: توانمند باشید.

 فهرستی از توانایی‌ها و قابلیت‎های خود خارج از حوزه‌ی درمان و سلامت پیدا کنید تا به قصد برندینگ پزشکی بیشتر روی آن‌ها تمرکز کنید، برای مثال ببینید چقدر سخنران خوبی هستید؟‌  پر رنگ بودن مواردی از این دست در فهرست قابلیت‎های شما، فرصت‌های مساعدی را برای ساخت برندی شخصی قابل اعتماد برای شما فراهم خواهند کرد.

گام دوم: منحصربفرد بودن.

با مرور فهرست قابلیت‎های خود،‌ توانمندی‎هایی که کمک می‎کنند تا شما در حرفه‎ ی پزشکی از سایر همکارانتان متمایز باشید را مشخص کنید تا برندینگ پزشکی خود را بر شانه‎ی این ویژگی‎های منحصربفرد بنا کنید. برای مثال اگر روانپزشکی هستید که اهل هنر هم هستید می توانید از هنر برای درمان برخی از بیماریهای روانی استفاده کنید و به بهترین وجه این نکته را هنگام خلق برندینگ شخصی برای مخاطبان تشریح کنید.

گام سوم: متخصص باشید.

  در اینجا لازم است تا در توانمندیهای پزشکی که سیطره‎ی برندینگ شما شده است، متخصص و صاحب‎نظر شوید. برای این منظور می‎توانید در حوزه‎ی قابلیت‎های شغلی تان (پزشکی  یا مدیریت مطب و کلینیک)‌ متخصص شوید، یا اگر متخصص هستید،‌تواضع را کنار بگذارید و با استفاده از رسانه‌‏های مختلف دیداری و شنیداری در مورد تخصصتان با مخاطبان صحبت کنید.

گام چهارم: مخاطبانتان را بشناسید.

بعد از اینکه توانمندی ها و تخصص هایتان را معرفی کردید. نوبت به این می رسد که مخاطب برند خود را بشناسید. تا بتوانید پیام های صریحتری را به او مخابره کنید. به عنوان مثال اگر متخصص بیماری‎های زنان هستید،‌ باید به برندسازی نزد مخاطبان خانم بیندیشید، یا اینکه گامی پیش‌تر بروید و در میان مخاطبان زن، زنان باردار را از زنان مجرد جدا کنید.

گام پنجم:  هماهنگی با برند

 وقتی به عنوان یک مدیریت مطب و کلینیک یا پزشک مورد اعتماد، برند  خود را ساختید،‌ باید این برند را سر لوحه‎ی  فعالیت‎های بازاریابی خود قرار دهید، یعنی در وب‎سایت خود، شبکه‏‌های اجتماعی تصویری از خود یا مطب و کلینیک مطبوع تان ارائه کنید که با این برند هماهنگ و همداستان باشد. حتما در شبکه‏‌های اجتماعی مختلف با حساب‎های متنوع مشارکت داشته باشید و متناسب با برندتان به طور منظم مطالب جدیدی را منتشر کنید.

گام ششم: فرصت ها را دریابید. 

برای اینکه برند بیشتر شناخته شود و در ذهن بیماران بیشتر توسعه پیدا کند، مدیریت مطب و کلینیک باید تا می تواند از فرصت های موجود برای ترویج برند استفاده کند. برای مثال همکاران پزشک در برنامه های تلویزیونی و رادیویی شرکت کنند و اطلاعات پزشکی سودمند را در اختیار بیماران قرار دهد. راه دیگر برای توسعه و ترویج برند این است که برای مطب یا کلینیک یک وب سایت داشته باشید. در شبکه های اجتماعی مطالب سودمند انتشار دهید. به کامنت مخاطبان پاسخ دهید. پادکست تهیه کنید.

گام هفتم: صبر پیشه کنید.

برای برند شدن در حوزه‎ی سلامت یا پزشکی نیز مانند هر حوزه‏‌ی دیگری صبور باشید و انتظار نداشته باشید تا یک شبه از طریق طراحی سایت پزشکی یا تولید پادکست و تبلیغات در شبکه‏‌های اجتماعی به تمام اهداف خود خواهید رسید، برای این مهم باید کمی شکیبا باشید و برنامه‎ی منظمی داشته باشید.

لطفا نظر خود را درباره این پست در صفحه اینستاگرام به اشتراک بگذارید: ورود به اینستاگرام

سیستم مدیریت مطب، کلینیک و بیمارستان دکتر لینک سیستمی با انعطاف پذیری بسیار بالا  جوابگوی تمامی تخصص های پزشکی می باشد.

مقالات مرتبط:

دستیابی به بهترین عملکرد برای مدیریت کلینیک

مزایای خلق یک برند

تقویت 6 عادت خوب در خدمت دهی کلینیک

اهمیت استخدام بهترین افراد برای کلینیک

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
دکتر لینک

استراتژی‌هایی برای جذب بیمار بوسیله برندینگ احساسی

امروزه مدیران بسیاری از درمانگاهها، کلینیک ها، بیمارستان می‌خواهند بیماران را از طریق احساسات جلب کنند رو به افزایش است. از آنجایی که اولین تعاملات ما با بیمار در فضای وب و یا از طریق تبلیغات است، موضوعی که به ما در برقراری ارتباط صحیح کمک خواهد کرد همان چیزی است که آن را برندینگ احساسی می‌نامند.

برندینگ احساسی یک نوع برندسازی و استراتژی‌ است که با هدف‌گیری احساس بیمار و افزایش انگیزه‌ی در او صورت می‌گیرد.

برندینگ احساسی همان چیزی است که شما را از سایر کلینیک ها و مطب ها مشابه مجزا می‌کند، یعنی داشتن تصویر و شعاری که مخاطبان را در اولین برخورد هدف قرار داده و آن‌ها را مراجعه کننده دائمی شما سازد. از طرفی به سایر پزشکان و مراکز درمانی و تشخیصی انگیزه‌ی همکاری با شما را دهد به طوری که دیگر فکر کار کردن با سایرین را نکنند.

آیا دوست دارید که بیماران طوری هیجان‌زده شوند که انگار عالی‌ترین برند در این زمینه را کشف کرده‌‌اند؟ آیا می‌خواهید با پیام‌های خود جذب بیمار کنید و خود را به راحتی به آن‌ها بشناسانید؟ برندینگ احساسی می‌تواند این کار را برای شما انجام دهد.

 

اولین نکته در برندینگ احساسی: نگاه از دید بیماران

جهان از دید بیماران شما چه شکلی است؟ درک این مساله بسیار مهم است شما می‌خواهید بدانید که چه چیزی آن‌ها را از نظر احساسی تحت تأثیر قرار می‌دهد. آن‌ها برای چه چیزی واقعاً ارزش قائل‌اند؟ چه تجاربی داشته‌اند؟ در برندسازی احساسی باید از نقطه نظر آن‌ها به قضیه نگاه کنید نه خودتان.

استراتژی: خود را در جایگاه بیماران حس کنید. از نقطه نظر بیماران به بیماری و درمان نگاه کنید. اینگونه به احساسات بیماران پی خواهید برد.

 

دومین نکته در برندینگ احساسی: شناخت نیازهای دقیق بیماران

این نکته نیز با تفاوت زیادی که دارد به نکته‌ی اول ارتباط دارد. آیا تا به حال برای شما اتفاق افتاده که کسی برای شما چیزی بگیرد که از او درخواست نکرده بودید و از طرفی علاقه‌مند به داشتن آن باشید؟ این بدین دلیل است که آن فرد شما را به خوبی می‌شناخته و با احساسات شما آشنا بوده، به همین دلیل این کار او برای شما بسیار ارزشمند خواهد بود.  این کار حس خوبی به شما می‌دهد، اینطور نیست؟ به این حس، دانستن نیاز عمیق‌تر اشخاص گفته می‌شود.

بیماران شما نیز دارای نیازهای عمیق‌تری هستند. این‌ها چیزهایی‌اند که ممکن است آن‌ها را شگفت زده کند و برایشان لذت بخش باشد، یا حتی ممکن است شوکه شوند زیرا به ندرت اتفاق می‌افتد که آن‌ها این سطح از توجه و درک شدن را از سوی پزشکان تجربه کنند.

استراتژی: با شناخت بیماران و نگاه از دید آنها، به دنبال چیزهایی باشید که ممکن است نیاز عمیق‌تر آن‌ها باشد. ممکن است لازم باشد کمی با سعی و خطا این کار را پیش ببرید. به جزییات حتماً دقت کنید تا بتواند دقیقاً همان درمانی را پیش ببرید که مخاطبان نیاز دارند.

 

سومین نکته‌ در برندینگ احساسی: به صورت غیرمستقیم بازاریابی کنید

به بیماران کمک کنید که خودشان متوجه شوند، شما خدمات و درمان درستی به آن‌ها ارائه خواهید داد. شعارها و زبان بازاریابی شما باید این موضوع را به بیماران القاء کند نه گویش مستقیم شما. باید مردم را غیرمستقیم به سمت خود بکشید، درواقع جذب بیمار کنید. شما می‌بایست یک ارتباط احساسی قوی ایجاد کنید، حتی از راه دور. اشاره کنید به این‌که چه چیزی شما را از سایر پزشکان یا مراکز درمانی مجزا می‌کند. همین که بیماران متوجه خاص بودن شما شوند بلافاصله گرد شما جمع خواهند شد. این‌گونه بیماران ممکن است احساس کنند که شما را کشف کرده‌اند. جالب است بدانید هیجان ناشی از این حس در افراد باعث می‌شود که دیگران را نیز از وجود شما باخبر سازند.

استراتژی: ۷-۱۰ سؤال خودشناسی بنویسید. این سؤالات خودشناسی برای این است که خود را در جایگاه بیمار قرار دهید. این بهترین راه بازاریابی است زیرا شما به بیماران نمی‌گویید که چه کار کنند، بلکه به آن‌ها اجازه می‌دهید که خودشان را بخشی از  برند شما بدانند.

چهارمین نکته‌ در برندینگ احساسی: رهبری در حوزه‌ی فعالیتی خود

این قسمت کمی سخت‌تر از بقیه نکات است، زیرا تا کنون درباره‌ی نکاتی صحبت کردیم که درباره‌ی شناخت بیماران بود. خوب حالا، شما کاملاً بیماران خود را می‌شناسید.  شما در عین حال که باید خود را در جایگاه بیماران بگذارید و نیازها و دغدغه‌های آن‌ها را بشناسید، می‌بایست یک پزشک و متخصص خوب نیز باشید، به شکلی که مردم به راحتی به شما و تخصص‌تان اعتماد کنند. شما دو مسئولیت متفاوت خواهید داشت.

استراتژی: کار شما این است که بیماری افراد را درمان کنید که بهترین درمان موجود از نظر آنها باشد. به احتمال زیاد آن‌ها هنوز نمی‌دانند که چه چیزی برای آن‌ها بهترین است. آن‌ها روی شما و تخصص‌تان حساب باز می‌کنند.  از تک تک کلماتی که در شعارها و سخنان خود استفاده می‌کنید آگاه باشید. و سعی کنید به بهترین شکل ممکن آن‌ها را به کار برید، چرا که بیشترین تأثیر را در شغل شما خواهد داشت. شما سعی در برقراری یک ارتباط احساسی با مخاطبان خود دارید و باید به شدت در چگونگی ایجاد این ارتباط محتاط باشید.

 

پنجمین نکته‌ در برندینگ احساسی: شناخت هویت برند خود و ترویج آن

بدانید که چگونه شما و برندتان توسط بیمارانی که می خواهید درمان کنید، شناخته شده‌ است. مسئولیت‌های شخصی بسیاری در این مورد وجود دارد. اگر می‌خواهید موفق باشید  باید بدانید که شما و برندتان چگونه توسط مخاطبان‌تان درک شده است. و اگر فکر می‌کنید روش‌تان کارساز نبوده، آن‌ را تغییر دهید. اگر انعطاف‌پذیری لازم برای تغییر را نداشته باشید هیچ‌گاه در کار خود موفق نخواهید شد.

استراتژی‌: خود را بشناسید و خط فکری و مسیر را مشخص کنید. همانقدر که برای شناخت بیماران خود تلاش کردید، برای شناخت خود نیز تلاش کنید تا مخاطبان نیز بتوانند درک درستی از شما داشته باشند. شما نمی‌توانید خط فکری و برندی را انتخاب کنید که تفاوت بسیاری با شما دارد، چرا که هیچ‌گاه این‌کار شما را به موفقیت نخواهد رساند.

لطفا نظر خود را درباره این پست در صفحه اینستاگرام به اشتراک بگذارید: ورود به اینستاگرام

سیستم هوشمند جذب بیمار دکتر لینک، راهکاری برای افزایش بیمار در مطب ، کلینیک و بیمارستان

مقالات مرتبط:

پیامدهای نارضایتی بیماران از مطب یا کلینیک

روش هایی ساده برای جذب بیمار جدید

مطب آنلاین راهکاری برای جذب بیمار

راهنمای ویدئو مارکتینگ برای پزشکان

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
دکتر لینک

تعیین ماموریت در زندگی شغلی پزشکان

در پست های گذشته در رابطه با برندینگ  شخصی برای پزشکان مطالبی ارائه کردیم و ضمن تاکید بر این مهم به ارائه راهکارهایی پرداختیماگر برند سازی را کوه یخ در نظر بگیریم ، ۲۰ درصد یا همان لایه بیرونی کوه یخ شامل تبلیغات و تولید محتوی و ارتباط با بیماران و دیزاین مطب و … است ، اما ۸۰ درصد این کوه که در لایه زیرین و پنهانی است، هویت برند مارا تشکیل میدهد.  این لایه شامل تدوین هویت برند و تعیین ماموریت یا mission است . لایه ای که تاثیراتی به مراتب بیشتر از ۲۰ درصد بیرونی خواهد داشتباید توجه کنیم که هر پزشکی برای داشتن برندسازی شخصی موفق، ملزم به تعریف ماموریت هایی در زندگی کاری است .

 

از جمله این ماموریت ها میتوان به مواردی چون  :

 

  • تبدیل شدن به چهره ای بین المللی
  • فعالیت در حوزه آموزشی و تربیت پزشکان جوان
  • نوآوری و ابداع روش های نوین در طب
  • برگزاری کنگره ها و کنفرانس های علمی

 

و چندین و چند هدف دیگر را میتوان نام برد که در ذهن یک پزشک میتواند وجود داشته باشد .

 

اجزای تشکیل دهنده ی ماموریت چیست؟

 

ماموریت مکان های مختلف از نظر حجم، محتوا، شکل و پرداختن به جزییات با هم متفاوت هستند. بیشتر کارشناسان و افراد صاحب نظر عنوان می کنند که اجزای ماموریت باید دارای نه ویژگی برجسته باشد. از آن جا که معمولاً ماموریت بیش از سایر فرآیندها به چشم می خورد و همگان از آن آگاه می شوند، پس مهم این است که دربر گیرنده ی همه ی ۹ بخش اصلی بشود. بنابراین می توان با پاسخ به سوالات زیر این بخش را در ماموریت مطب و یا کلینیک گنجاند :

 

بخش اول: بیماران

 

بیماران شما چه کسانی هستند ؟

بیماران شما دارای چه خصوصیاتی هستند ؟

 

بخش دوم: محصولات یا خدمات

 

محصولات و خدمات عمده ی مطب یا کلینیک شما چیست؟

 

بخش سوم: بازارها

 

از نظر جغرافیایی، مطب شما در کجا به رقابت می پردازد؟

 

بخش چهارم: فناوری

 

آیا شما از پیشرفته ترین فناوری ها استفاده می کنید؟

 

بخش پنجم: توجه به بقا،رشد و سودآوری

 

آیا مطب شما برای رشد و سلامت مالی از تعهد لازم برخوردار است؟

 

بخش ششم: فلسفه

 

باورها، ارزشها، آرزوها و اولویتهای اخلاقی اصلی شما چیست؟

 

بخش هفتم: ویژگی ممتاز

 

شما دارای چه مزیت رقابتی یا شایستگی ممتاز هستید؟

 

بخش هشتم: توجه به تصور مردم

 

آیا شما نسبت به مسائل اجتماعی، جامعه و محیطی واکنش مناسب نشان می دهید؟

 

بخش نهم:توجه به کارکنان (منشی)

 

آیا کارکنان به عنوان یک قلم دارایی ارزشمند برای مطب به حساب می آیند؟

 

برای ارزیابی هر بیانیه ماموریتی مامولاً از ماتریسی استفاده می کنند که هر ستون آن  یکی از همین ۹ عامل است و در زیر هر ستون مشخص می شود که آیا در بیانیه ماموریت اشاره ی شفاف و روشنی به آن مورد شده است یا خیر.  نکته قابل اهمیت اینکه تعریف هدف و ماموریت در زندگی شغلی برای پزشکی که به قله های بالاتری از اداره یک مطب می اندیشد الزامی است .

با تعریف ماموریت و برنامه ریزی برای رسیدن به آن و تقویت لایه زیرین برندینگ ، لایه بیرونی که شامل تبلیغات و … است نیز به نحو شایسته ای ،  اثرگذارتر خواهد بود.تکنولوژی دکتر لینک می تواند به شما عزیزان در تعیین ماموریت و هدف شما در زندگی شغلیتان کمک کند. برای دریافت اطلاعات بیشتر با ما در تماس باشید.

 

مقالات مرتبط :

چگونه یک برند موفق شویم؟

برندسازی شخصی برای پزشکان

راهنمای مدیریت مطب و کلینیک

طراحی یک شبکه حرفه‌ای برای جذب بیماران

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
دکتر لینک