برندسازی (برندینگ) و تبدیل شدن به یک برند مشهور به مانند همه کسب وکارها برای خدمات پزشکی و درمانی از نیازهای واقعی برای جذب بیمار به شمار میرود ، برندسازی اتفاقی نیست که در یک زمان کوتاه اتفاق بیافتد ، بلکه نتیجه فعالیت های برنامه ریزی شده و علمی می باشد.

در خصوص اهمیت برندسازی در موفقیت مطب یا کلینیک نیاز به اشاره نمی باشد زیرا تمامی صاحبان کسب و کارها می دانند که برای کسب تجربه موفقیت باید ابتدا شناخته شده و سپس مورد پذیرش قرار گیرند و نتیجه شناخته شدن و مورد پذیرش قرار گرفتن تبدیل شدن به یک برند ماندگارو جاودان است.

طبق آماری که در حوزه بازاریابی ارائه شده است می‌گویند مخاطب برای شما فقط ۳۰ ثانیه زمان می گذارد و در همان ۳۰ ثانیه ابتدایی تصمیم به می گیرد و اگر این زمان طلایی را از دست بدهید مخاطب یا بیمار را از دست خواهیم داد. یکی از راههای که چگونه این زمان را افزایش دهیم داستان سرایی می باشد!

داستان سرایی در برندسازی

داستان سرایی باعث افزایش زمان و تحمل شنیدن مخاطب شما از ۳۰ ثانیه به رقم بالای ۳۰ دقیقه خواهد شد ، بدلیل اینکه انسان در ماهیت وجودی خود خواهان شنیدن و کسب تجربه هست ، پس برای اینکه یک برند ماندگار شوید باید از نشان تجاری خود یک داستان بسازید، داستانی که آن را برای مخاطبان یا بیماران خود تعریف کرده و در آن به ارائه ارزشهای خدمات خود بپردازید.

داستان باعث  تمایز شما خواهد شد و می تواند کاری کند تا در ذهن ها بمانید، اگر داستان شما جذاب و چالش برانگیز باشد، کسانی که آن را می شنوند حتی اگر بیمار یا مخاطب شما نشوند با تعریف این داستان هیجانی برای دوستان و اطرافیان خود به رشد شبکه ای ارزش برند شما  کمک خواهند کرد و سیل بیماران را به سوی شما روانه می کنند و یا به اصطلاح بازاریابی برای شما به صورت کاملا رایگان بازاریابی دهان به دهان میکنند و  موجب جذب بیمار می شوند و نهایتا این شما هستید که با استفاده از تاثیرات این داستان به قله خواهید رسید.

هانس‌ روسلینگ ، که از افراد خبره در داستان گویی است می‌گوید: تنها داشتن اطلاعات کافی نیست، بلکه نوع نمایش آن به شکلی که برای مخاطبان لذت بخش و قابل درک باشد حایز اهمیت است.

البته منظور ما از داستان سرایی قصه پردازی، افسانه سرایی و نقل حکایات تاریخی نیست، بلکه منظور روایت داستان خود شماست، داستان برند، کلینیک یا مطب شما.
هنگامی که شما داستان کلینیک یا مطب خود را بیان می کنید، خودمانی تر می شوید و از دنیای خشک و رسمی قدری دور می شوید. این، یک مزیت در جذب بیمار است.
داستان سرایی اگر درست انجام شود – معمولاً برای افراد جالب است. در این صورت بیماران و مخاطبین، به برند شما توجه بیشتری نشان می دهند و در پایان به شما مراجعه خواهند کرد.
رسانه های اجتماعی این امکان را به شما می دهد که روابط مستحکمی با بیماران بالقوه و بالفعل خود برقرار کنید.
در گذشته داستان سرایی هایی از این دست، هزینه زیادی به دنبال داشت و فقط از عهده برخی شرکت های مهم و پولدار بر می آمد ولی امروزه این کار با استفاده از ابزارها، شبکه ها و رسانه های اجتماعی بسیار آسان شده و تقریباً بدون هیچ هزینه ای، به خوبی انجام شدنی است.
ذیلاً به فوت و فن های این کار اشاره می شود.

1-از برند خود بگویید

معمولاً هر کسب وکاری آغاز هیجان انگیزی دارد. شنیدن ماجرای شکل گیری هسته اولیه یک کسب و کار که اغلب بسیار مختصر و ساده است، برای مخاطبان جالب، سرگرم کننده و حتی آموزنده است. هنگامی که یک مخاطب یا بیمار داستان شروع به کار شما را می شنود، با شما احساس نزدیکی می کند.
 

2-از پرسنل خود بگویید

 پشت هر کسب و کاری «انسان» قرار گرفته و هر انسانی هم ماجرایی برای گفتن دارد.

چه بسا یکی از کارمندان شما، مادری است که وقتی پس از اتمام کار به خانه می رود، وظیفه مراقبت از چند فرزند را بر عهده دارد.

احتمالاً برخی از کارمندان شما مجردند و ماجراهایی سرشار از نشاط وانرزی از سفرهای تفریحی خود دارند. به راستی داستان آن کارمند پذیرش که همواره لبخند زیبایی به لب دارد، شنیدنی نیست؟ یا آن کارمندی که همواره با همکارانش شوخی می کند و بسیار خوش مشرب است؟
به هر حال، حکایت پرسنل خود را، به زبان و بیان خودشان، در شبکه های اجتماعی منتشر کنید. 

 

3-از بیماران خود بگویید

 یک عکس ارزشمندتر از هزاران کلمه است. بعضاً تصاویر در انتقال مفاهیم می توانند بسیار بهتر از کلمات و جملات عمل کنند.
بیماران شما نیز می توانند وارد این بازی جذاب شوند. از اتفاقاتی که در مورد بیماران شما رخ می دهد، بنویسید. ماجرا، پیچیده نیست. هر چیزی می تواند بهانه ای برای نوشتن باشد.
در این خصوص، قرار نیست از تکنیک های پیچیده داستان نویسی استفاده کنید. اتفاقاً برعکس؛ هر چه خودمانی تر بنویسید، خواننده بیشتری خواهید داشت.

 

4-بیماران از خودشان بگویند

 راهکار بهتری هم در این خصوص وجود دارد؛ یعنی به جای این که خودتان بخواهید داستان بیماران را نقل کنید، از خود بیماران تقاضا کنید که در این راه پیش قدم شوند. وظیفه شما این است که آنها را برای این کار سر شوق آورید و به آنها انگیزه بدهید.
معمولاً هر مرکز درمانی موفق، داستان های بسیاری از بیماران خوشحال و متشکر خود دارد؛ چیزی که ما آن را رضایت نامه بیمار می نامیم. این کار معادل امروزی همان رضایت نامه های سابق است.
رضایت نامه یا همان داستان موفقیت، بخش مهمی از بازاریابی دهان به دهان محسوب می شود، اما با استفاده از رسانه های اجتماعی، امروزه این کار آسان تر و سریع تر انجام می گیرد.
نگاهی به بیماران پراحساس خود و یا کسانی که تعاملات و روابط گسترده ای با شما داشته اند بیاندازید، سپس ابزاری برای سخن گفتن از شما در اختیارشان قرار دهید. با اندکی تشویق و ترغیب، می توانید یک سونامی از بیماران خود که مایلند از شما و درباره شما بنویسند ایجاد کنید.

 

5-استفاده فراوان از عکس

 یک عکس ارزشمندتر از هزاران کلمه است. بعضاً تصاویر در انتقال مفاهیم می توانند بسیار بهتر از کلمات و جملات عمل کنند. رشد محبوبیت شبکه های اجتماعی همچون  اینستاگرام موید این ادعاست. این یک واقعیت است، هر چند ممکن است برخی آن را سطحی بدانند.
هنگامی که شما در فضای وب، داستان روایت می کنید، تصاویر می تواند دید جدید و جذابی از برند شما، مطب یا کلینیک شما و پرسنل شما به مخاطب القا کند.

 

6-استفاده بی محابا از ویدئو

 هر ویدئو نیز – مانند یک عکس – می تواند به اندازه هزاران کلمه، سخن و پیام داشته باشد. ویدئوهای آنلاین – از 30 ثانیه گرفته تا 2 دقیقه – قادر است در جذب مخاطب، کارکردی مشابه تبلیغات پرطمطراق و گران تلویزیونی داشته باشد.
شما هم خوب است دست به کار شوید: کلیپ های کوتاهی از کارکنان و بیماران خود که در آن داستان های شخصی شان را نقل کرده اند، ایجاد و آپلود کنید.

 

7-انسان باشید!

 هر چند قرار است شما در رسانه ها و شبکه های اجتماعی داستان سرایی کنید، اما این دلیل نمی شود که مانند یک رایانه عمل کنید؛ بلکه دقیقاً برعکس، اگر شما در بیان حکایت های خودواقعاً «خودتان نباشید»، به احتمال قریب به یقین از برقراری ارتباطات تنگاتنگ و ادامه دار با مخاطبان خود ناتوان خواهید بود.
می شود که فضای این کار را عاطفی و پراحساس کنید. داستان های هیجان انگیز و ماجراهای «واقعی» از مطب یا کلینیک، می تواند برند شما را محبوب کند و سر زبان ها آورد. در این فرآیند، اندازه کلینیک یا مطب شما، تعداد کارمندان آن و حتی موفقیت فعلی آن، چندان اهمیتی ندارد.

نتیجه

در پایان ذکر چند نکته بد نیست:
به فرض که شما بهترین داستان سرای جهان هستید. اگر حکایات خود را در اختیار مخاطبان خویش قرار ندهید، انتظار چه معجزه ای دارید؟! شما که قصد ندارید فقط برای دل خودتان قلمفرسایی کنید. درست است؟
از آن طرف، اگر مخاطبان نامرتبطی بیایند و داستان های شما را بخوانند و بشنوند، بهترین داستان ها هم ثمری نخواهد داشت. هر چیز به جای خودش نکوست.
خبر خوش این است که داستان سرایی در وب، نسبت به شیوه های قدیمی این کار در رسانه های سنتی، ارزان تر و با ریسک کمتر است.
بنابراین اگر داستانی که امروز بر سایت مطب یا کلینیک خود گذاشته اید، خیلی نظر افراد را به خود جلب نکرد، نگران و دلسرد نشوید. می توانید فردا یکی دیگر را امتحان کنید. کافی است به گونه ای هوشمندانه، کلید این کار را بزنید.

لطفا نظر خود را درباره این پست در صفحه اینستاگرام به اشتراک بگذارید: ورود به اینستاگرام

سیستم هوشمند جذب بیمار دکتر لینک، راهکاری برای افزایش بیمار در مطب ، کلینیک و بیمارستان

مقالات مرتبط:

راهکارهای متقاعدسازی بیماران

استفاده از دیجیتال مارکتینگ در پزشکی

موفقیت در اینستاگرام برای پزشکان

مزایای برگزاری وبینار برای پزشکان