درک وجود ارتباط مستقیم و غیرمستقیم میان جسم و روان را می توان به حق، یکی از مهم ترین دستاوردهای علم پزشکی در طول دهه های اخیر قلمداد کرد. چنین درکی، علاوه بر اینکه در روند درمان و بهبود بیمار نقش بسیار عمده و سازنده ای ایفا می کند، بر سنگینی و اهمیت وظیفه وتکلیف طبیب نیز به مقدار زیادی می افزاید، به عبارت دیگر طبیب در زمان حاضر، به لحاظ لزوم و وجوب در نظر گرفتن مؤلفه های جسمی و روانی – اجتماعی، در پیدایش بیماری و تشخیص آن تکلیفی بسیار شاق تر از گذشته دارد.

 

اکثر پزشکان در ارتباط با تشخیص و درمان، روش «پزشک مداری» را اتخاذ می کند، به این معنی که به منظور تشخیص بیماری، با توجه به نشانه ها و علائم جسمانی بیمار، سوالات خاص مربوطه را مطرح می کنند. به این ترتیب بیمار بیشتر نقش پاسخگوی سوالات مطروحه را ایفا می کند گو آنکه اینگونه «جهت دادن ها» به بیمار در گزارشش ، اطلاعات مفیدی در اختیار پزشک قرار می دهد، ولی ، به لحاظ عدم توجه به اوضاع و مشکلات روانی بیمار از کفایت و کارایی کافی درمانی برخوردار نخواهد بود.

 

روشی دیگر روش «بیمارمداری» است که طی آن طبیب به بیمار فرصت می دهد تا با آزادی کامل و بدون هیچ مانع و رادعی «هر چه می خواهد دل تنگش» بیان کند. البته این روش باب وسیع و گسترده ای به ما از ضمیر و مکنونات درونی بیمار می گشاید و بخصوص بیمار از مقاومت های درونی خویش در قبال سیل سؤالات مستقیم پزشک رهایی می یابد، جلوگیری از ایجاد مقاومت خود نقش عمده ای در تشخیص و مداوای بیماری ایفا می کند.

 

اما روشن است که این روش نه تنها در کشورما بلکه تقریبا در هیچ یک از ممالک «راقیه» از نظر بهداشتی به لحاظ کثرت مشغله قابل اجرا نمی باشد و لذا پزشک باید روش میانه ای اتخاذ نماید و در هر حال به وضع روحی بیمار حتی الامکان توجه کافی داشته باشد و الا در تشخیص علل بیماری هایی که عامل عاطفی زیادی دارند موفقیت کامل نخواهند داشت و برخورد با آن تنها علامتی و خشک خواهد بود، بخصوص اگر مشکل واقعی بیمار در زیر سرپوش علائم ونشانه های نهفته باشد، مکشوف نخواهد شد و به علت عدم ایجاد ارتباط صمیمانه با بیمار ، جو لازم اعتماد نیز حاصل نخواهد شد.

 

لذا روش پزشک باید بدین منوال باشد که ضمن توجه به گفتار و مشکلات درونی بیمار ، روند مصاحبه را تحت هدایت خویش داشته باشد تا هر دو منظور تأمین گردد، یعنی هم معاینات و مصاحبه پزشکی دارای جهت و هدف باشد و هم بیمار با اظهار علاقه پزشک نسبت به مسائل درونیش احساس صمیمیت کند.

 

به طور کلی پزشک باید از نقطه نظر بالینی نکات زیر را مورد توجه قرار دهد:

 

  1. احساس مسئولیت پزشک
  2. رعایت اصول اخلاقی
  3. توجه به اعتقادات مذهبی بیمار
  4. توجه به ذخایر عاطفی و ذهنی بیمار
  5. توجه به میزان اطلاعات بیمار
  6. توجه به معنای خاص بیماری برای بیمار
  7. توجه به میزان آگاهی از وضعیت بیماری فرد
  8. حضور ذهن و احترام در گفتار و رفتار و تأکید بر امیدواری

 

در پست قبل، درباره ی بیماران مشکل صحبت کردیم. در مورد بیماران مشکل، هدف، بهبود تبعیت از دستورات و پذیرش نتایج اقدامات انجام شده از طرف بیمار، رفع نگرش منفی و کاهش حجم پرونده بیمار از طرف پزشک معالج است. 

 

  • خصوصیات بیماران مشکل

 

از نظر تاریخی، قانون و مقررات مشخصی برای تعریف و شناخت بیماران مشکل وجود ندارد. اغلب این بیماران خانم ها هستند و از علایم جسمی نامشخص که برحسب زمان نیز متغیر است، شکایت دارند. این بیماران اغلب ابراز تنفر، ناسازگاری، ترس و ناامیدی دارند و نسبت به پزشک معالج نیز بدبین هستند. این بیماران اغلب نوعی از بیماری را مطرح می کنند که تظاهر غیرطبیعی دارد و همواره سعی در وانمود کردن علایم جسمی آن دارند. این قبیل بیماران ممکن است اختلال شخصیتی نیز داشته باشند.

 

  •  تظاهر غیر طبیعی بیمار

 

طبق شواهد علمی و تجربی براساس فیزیولوژی و روان شناسی، هر بیماری اعم از جسمی و درمانی از علایم خاصی برخوردار است. بنابراین بروز هر نوع علامتی در بیماران نشانه وجود یک بیماری خاص است و شخص را وادار می سازد تا در جهت تسکین و بهبود آن اقدام نماید. باید توجه داشت که واکنش افراد نسبت به بیماری ها متفاوت بوده و احتمال دارد که تظاهرات آنها نیز در هر فرد به گونه ای ویژه باشد. برخی مواقع ممکن است تظاهر به بیماری وجود داشته باشد در صورتی که فرد دچار عارضه جسمی نیست. بیمارانی که با شکایات متعدد به پزشک مراجعه می کنند و ضایعات عضوی آنها ناچیز و کم اهمیت است، اغلب در ردیف بیمارانی قرار می گیرند که بیماری آنها رفتار غیرطبیعی دارد و اطلاق لقب بیمار روانی نیز به آنها محتمل است.

 

  • اختلال شخصیتی

 

 اگر بیمار یا پزشک از اختلال شخصیتی برخوردار باشند، برقراری ارتباط بین آنها اغلب با مشکل مواجه می شود. اغلب این بیماران در برابر مسائل روحی و روانی حالت دفاعی به خود گرفته، واکنش های تندی از خود نشان می دهند که موجب برداشت غیرواقعی و توجیه و تفسیر نامناسب از مسائل می گردد. به نحوی که به طور مستقیم در رفتار و برقراری ارتباط با دیگران اثر می گذارد. این بیماران در برخورد با مسائل اجتماعی از استرس و اضطراب درونی رنج می برند که کارایی و بازدهی آنها را کاهش می دهد.

 

  • تظاهر به بیماری عضوی

 

تظاهر به بیماری عضوی اغلب در بیمارانی مشاهده می شود که به طور مرتب از علایم جسمانی شکایت می کنند؛ در حالی که بیماری آنها را نمی توان به یک عارضه عضوی نسبت داد و یا میزان و شدت علایم به مراتب بیشتر از عارضه جسمی است. پزشکان به چنین بیمارانی، لقب بیماران مشکل داده اند. تظاهر به بیماری جسمی همانند رفتار غیرطبیعی بیماری، ناشی از ارتباط بین جسم، روح، بیماری و احساس بیماری است و علت آن کاملاً مشخص نیست و به عوامل فرهنگی و خانوادگی بستگی دارد. اگر این بیماران را با بیماران روانی مقایسه نماییم، مشاهده می کنیم که این افراد از افسردگی کمتری برخوردارند و میزان نارضایتی آنها از جامعه، میزان استرس اجتماعی و شغلی و همچنین وابستگی آنها به دیگران به مراتب کمتر است. گاهی اوقات این بیماران را هیستریک یا هیپوکندریازیس (خود بیمارانگاری) می نامند.

 

  • خصوصیات پزشکان

 

آموزش پزشکی، رفتار و روش هایی را به پزشکان می آموزد که به همراه خصوصیات ذاتی خود به بررسی و معالجه بیماران بپردازند. اگر چه این روند در ملاقات با بیماران ثابت است، با این وجود ممکن است تحت تاثیر عوامل مختلف قرار گرفته و در خصوصیات پزشک تاثیر بگذارد.

 

نفوذ عوامل به پزشک و نظرات او وابسته است، یا اینکه پزشک در ملاقات با بیماران تا چه حد به محوریت بیماران احترام قائل است و یا تا چه حد به محوریت پزشک معتقد است، بیمار را از دریچه بیماری و پزشکی می نگرد و یا اینکه در برابر مسائل روحی و هیجانی بیمار تحت تاثیر قرار می گیرد و سعی در درک آن دارد تا بتواند در جهت حل مسائل بیمار تلاش نماید. پزشکان در مواردی احساس می کنند که در ارائه کمک و درمان به برخی از بیماران با مشکل مواجه هستند.

 

اغلب این بیماران افرادی هستند که مرتب مراجعه می کنند و هیجان و استرس دارند، علایمی که اظهار می دارند بر پایه و اساس بیماری عضوی قابل توجیه نیست، از بیماری عضوی مزمن همراه با مسائل شدید روانی رنج می برند و یا دچار بیماری مزمن عضوی هستند که به درمان، پاسخ کامل و خوب نمی دهد. البته باید در نظر داشت قبول و پذیرش بیماری برای برخی از بیماران بسیار سخت است و تحمل و ظرفیت آن را ندارند. اختلال شخصیتی پزشک نیز همانند بیمار در پیچیدگی روابط تاثیر می گذارد و به همان اندازه در نتایج ملاقات تاثیر دارد.

 

با توجه به موارد عنوان شده، هر پزشک احتیاج دارد در رابطه با بیمار خود روش خاصی را در نظر بگیرد و رفتار مناسب با آن فرد را نشان دهد. در اینجا است که نرم افزار های مدیریتی به کمک آنها می آیند. زمانی که اطلاعات رفتاری بیمار، علاوه بر اطلاعات بیماری در پرونده الکترونیک موجود در سیستم ثبت گردد، در مراجعات بعدی، مسلما برای پزشک ارتباط با بیمار راحتر خواهد بود. تکنولوژی دکتر لینک این امکان را برای پزشکان فراهم نموده تا تمامی اطلاعات مورد نیاز در مورد بیمار در پرونده الکترونیک او ثبت گردد تا در مراجعات متعدد در فاصله های زمانی حتی طولانی ، نکته ای از نظر پزشک پنهان نماند و فراموش نشود.

 

مقالات مرتبط :

ضرورت ایجاد پرونده پزشکی برای بیماران

مدیریت ارتباط با بیمار یا همان PRM چیست؟

سلامت الکترونیک چیست و چرا مهم است؟

ویژگیهای یک پزشک ایده آل