اگر شما نیز صاحب مطب و یا کلینیک هستید و برای موفقیت در آن تلاش می کنید، می توانید در ادامه با ما همراه باشید و با استفاده از اصول و نکات مدیریت مطب و کلینیک های کوچک که در این مقاله مطرح شده است، در مسیر رشد و پیشرفت تجارت خود گام بردارید.

 

۱- دانش به تنهایی کافی نیست

 

اگر در رشته و زمینه کاری خود متخصص هستید، نباید تصور کنید همین برای شما کافی است و از ویژگی های ضروری صاحبان کسب وکار برخوردارید. وقتی در روز اول، کار خود را شروع می کنید، نباید انتظار داشته باشید بیماران فورا به سمت مطب شما هجوم بیاورند، آن  هم فقط به این دلیل که از دانش کافی برای کارتان برخوردارید. در گام نخست، به بازاریابی و مدیریت نیاز دارید تا چرخ های کسب و کار خود را روغن کاری و آماده کنید.

 

چند پزشک می شناسید یا دیده اید که به دلیل عشقی که به پزشکی داشته اند، مطبی باز کرده و چند ماه یا چند سال بعد به دلیل استقبال اندک بیماران، مجبور شده اند آن را ببندند؟ ویزیت خوب به تنهایی کافی نیست؛ مردم باید در مورد تخصص شما بدانند تا سراغش بیایند. به علاوه باید مطبتان را به  شیوه ای منظم و موثر اداره کنید. برای این کار به توصیه های کارشناسان مالیاتی و مالی نیاز دارید.

 

 2- افراد مناسب را استخدام کنید

 

اگر در رشته خود متخصص هستید ولی مثلا از دانش و تجربه کافی در بازاریابی برخوردار نیستید، باید افراد مناسبی را برای انجام امور مربوط به بازاریابی استخدام کنید. بازاریابی موجب می شود مردم برای مراجعه به شما تمایل پیدا کنند. ترفند بعدی این است که کاری کنید که مردم دوباره به مطب شما برگردند و آن را به دوستان خود نیز توصیه کنند.

 

۳- دوستان تان را استخدام نکنید

 

شاید این مسئله بدیهی به نظر برسد، ولی بارها و بارها شاهد آن بوده ایم که افراد برای استخدام به  سراغ دوستان و آشنایان خود رفته اند. این کار علاوه بر  اینکه می تواند به دوستی شما آسیب برساند و حتی گاهی دوستی ها را از بین ببرد، به کسب و کار شما نیز آسیب می زند.

 

البته گاهی ممکن است این کار سودمند باشد، ولی باید با احتیاط بسیاری دوست خود را استخدام کنید و حتما حیطه دوستی و حیطه کاری خود را به طور شفاف برای او مشخص کنید تا بداند در محیط کار، شخص دیگری خواهید بود. این کار ممکن است نیازمند گفت وگوی بسیاری بین شما و دوست تان باشد. به طور کلی در صورت استخدام دوستان خود، باید در زمان کار و پس از آن رفتارها و برخوردهای متفاوتی داشته باشید و مسائل کاری را با روابط دوستانه قاطی نکنید.

 

۴- تصمیم های ناگهانی نگیرید؛ استراتژی برنامه ریزی اهمیت زیادی دارد

 

فردی را در نظر بگیرید که اخیرا به عنوان مدیر یک کلینیک شروع به فعالیت کرده است. این کلینیک در مکان خوبی قرار گرفته و در نهایت کلینیک موفقی خواهد بود، ولی باتوجه به کاهش رونق کسب و کارها در آن منطقه، صاحبان کلینیک باید بیشتر تلاش کنند که بیماران به کلینیک آنها جذب شوند و همچنین با رضایت آنجا را ترک کنند.

 

یک روز شلوغ کاری را در نظر بگیرید که بیماران بسیاری برای ویزیت شدن به این کلینیک مراجعه کرده اند. در کلینیک کارکنان کافی وجود ندارد و از سوی دیگر، پاسیوی کلینیک نیز ظرفیت این تعداد بیمار را ندارد. در این میان نیز، یکی از پزشکان کلینیک را ترک می کند. مدیر کلینیک در این زمان تصمیم هایی نسنجیده و ناگهانی می گیرد؛ یکی از تصمیم های او دو برابرکردن تعداد کارکنان در تمام شیفت های کاری است.

 

به نظر می رسید آنها پیش از اجرای این ایده از عواقب آن آگاه نبودند. با این کار تعداد کارکنان آنها بیش از حد لازم افزایش یافته. در نتیجه دستمزدهایی که باید پرداخت شود، به طور تصاعدی و غیرضروری افزایش می یابد. اغلب کارکنان پیش از پایان قرارداد، کلینیک را ترک می کردند و به همین دلیل کلینیک بهترین کارکنان خود را از دست می دهد.

شاید با خود بگویید «خب، اینکه مشکلی نیست؛ کارکنان بیشتری استخدام کنند»، ولی کارکنان کلینیک به منزله خط مقدم  هستند و استفاده از کارکنانی که به خوبی آموزش ندیده اند و تجربه کافی ندارند، به معنی پایان کار است. بنابراین حفظ کارکنان خوب اهمیت زیادی دارد. در واقع این تصمیم ناگهانی صاحبان کلینیک، تصمیمی بسیار زیان آور بود.

 

۵- ارتقا و جذب نیرو از درون سازمان همیشه خوب نیست

 

ارتقای کارکنان مشغول  به  کار در مطب و یا کلینیک موجب می شود بیشتر تلاش کنند و این روش به بعضی کارکنان انگیزه  بیشتری برای کارکردن می دهد. در این شکی نیست. ولی هرگز نباید نیروی مورد نیاز خود را صرفا از درون سازمان جذب کنید، زیرا گاهی مجموعه مهارت های لازم در پایگاه کارکنان موجود، وجود ندارد.

 

در واقع با واگذارکردن مسئولیت های سنگین تری که از عهده این افراد خارج است، آنها را به درون آتش پرتاب کرده اید و آنها مجبورند با آزمون و خطا برای بقای خود تلاش کنند یا در میان شعله های آتش پایین بروند و در نهایت کار خود را رها کنند یا اینکه اخراج شوند.

 

۶- کسب وکار خوب یعنی هماهنگی و ثبات داشته باشید

 

هماهنگی، کلید اصلی داشتن مطب و یا کلینیک خوب است. حتی اگر هیچ یک از موارد دیگر را رعایت نمی کنید، حتما باید هماهنگی و ثبات داشته باشید. هماهنگی همان نکته ای است که فرنچایزها براساس آن کار می کنند. برای نمونه کلینیک کهنه کاری را در نظر بگیرید که وقتی برای انجام لیزر وارد آن می شوید، به خوبی میدانید قرار است چه چیزی دریافت کنید و چه نتیجه ای ببینید.

 

در مقابل، کلینیک تازه کاری را در نظر بگیرید که صاحبان آن تصور می کنند کلینیک آنها بسیار رؤیایی و فانتزی است و پزشکان نیز همیشه در نحوه ارائه خدمات تغییراتی می دهد و فکر می کند با این کار کیفیت آنها هر روز بهتر می شود.

با ناهماهنگی و بی ثباتی نمی توانید مشتریان وفاداری داشته باشید که دوباره به شما مراجعه کنند؛ برای رسیدن به این هدف باید مطمئن و باثبات باشید.

 

باثبات بودن، حرفه ای گری، برنامه ریزی مناسب برای استراتژی ها و همکاری با کارشناسان و استفاده از نظرات آنها رمز داشتن مطب و یا کلینیک درجه یک و موفق است. نباید چرخ را از نو اختراع کنید و باخود بگویید کسب وکار من با دیگران متفاوت است و مجبور نیستم از این قوانین پیروی کنم. کارایی چرخ پیش  از این ثابت شده و متاسفانه باید بگویم کسب و کار شما تفاوت چندانی با کسب وکارهای دیگر ندارد.

 

برای دریافت بهترین راهکار های مدیریت مطب و کلینیک می توانید با دکتر لینک در تماس باشید.

 

مقالات مرتبط:

مدیریت و کاهش هزینه های مطب و کلینیک

آیا زمانش رسیده که به نرم افزار مدیریت مطب فکر کنم؟

توانمند سازی پرسنل ( مدیریت مطب و کلینیک )

چگونه مدیریت مطب خود را به پزشک دیگری واگذار کنیم؟