مدیریت کلینیک می‌داند، برای اینکه پرسنل کلینیک بتوانند خدمات درمانی را باکیفیت بالا ارائه کنند پنج شرط اساسی وجود دارد که باید آن را در کار خود لحاظ کنند. در واقع برای اداره‌ی پرسنل کلینیک ضرورتی ندارد که مدیریت، هر پنج شرط را در ذهن داشته باشند. اگر مدیریت کلینیک چهار شرط اولیه را به کار ببندد، شرط پنجم خودبه‌خود عملی خواهد شد.

اساس تمام این پنج شرط تئوری انتخاب است و همان‌طور که خواهید دید به‌ هیچ‌ وجه پیچیده نیستند. ممکن است با آن‌ها موافق نباشید ولی در فهمشان هیچ مشکلی نخواهید داشت.

فراهم کردن محیط کار صمیمی و حمایتگر. پرسنل کلینیک باید بتوانند به مدیریت کلینیک اعتماد کنند

پرسنل کلینیک بایستی باور کنند که مدیریت کلینیک به رفاه آنان اهمیت می‌دهد. کارکنان می‌خواهند مطمئن باشند امنیت شغلی دارند، خطری آن‌ها را تهدید نمی‌کند.

بالاتر از همه مدیریت کلینیک نباید کارکنان را با تهدید به تنبیه یا وعده‌ی پاداش‌هایی که ورای پرداخت معمول هستند، تحت‌ فشار قرار دهد. تا زمانی که در محیط کار فشار و اجبار وجود داشته باشد و بین پرسنل کلینیک و مدیریت کلینیک یا در بین کارکنان، خصومت و دشمنی وجود داشته باشد، نمی‌توان به کیفیت بالا در خدمات دست‌یافت.

پاداش‌هایی که به همه پرسنل کلینیک تعلق نگیرد باعث بروز چند دستگی بین آنان می‌شود و دشمنی و خصومتی ایجاد می‌کند که دستیابی به کیفیت مطلوب را به‌ شدت به مخاطره می‌اندازد.

مدیریت کلینیک بایستی نهایت کوشش خود را بکند تا همکاری و دوستی را بین پرسنل و مدیریت و همچنین در بین خود پرسنل تبلیغ کنند و تحکیم بخشند.

هر مشکلی که در رابطه با کار پیش می‌آید، باید به‌ منظور دریافت راه‌حل‌های پیشنهادی با پرسنل کلینیک مطرح شود و این کار نبایستی صرفا جنبه نمایشی داشته باشد؛ بلکه باید به شکلی صورت گیرد که پرسنل کلینیک بدانند اگر پیشنهادی ارائه می‌کنند،‌ با جدیت به آن توجه می‌شود. اگر پیشنهاد خوبی توسط کارکنان ارائه می‌شود ولی پذیرفته نشود، مدیریت کلینیک باید تلاش کند علت آن را توضیح دهد.

پرسنلی که چنین رفتاری با آنان می‌شود خیلی بیش ازآنچه مدیریت کلینیک انتظار دارند مفید و موثر خواهند بود. در محیط‌های تحت مدیریت رئیس‌مابانه، همکاری و ارتباط درست مدیران با کارکنان و کارکنان با یکدیگر، در نظر گرفته نمی‌شود و این نوع روابط اغلب با مشکلات فراوانی روبه‌رو است.

از آنجایی‌ که توجه به کیفیت همیشه سودمند است؛ مدیریت کلینیک می‌بایست کارکنان را تشویق کند در جهت سودمندی کارشان بکوشند.

مدیریت کلینیک هرگز نباید از پرسنل کلینیک بخواهند اقداماتی را که سودمند نیست انجام دهند و همچنین نباید انتظار داشته باشند که سودمندی آنچه از پرسنل کلینیک خواسته می‌شود، به‌ سرعت خود را نشان دهد؛ به‌ هر حال، این وظیفه مدیریت کلینیک است تا کار را به‌ گونه‌ای توضیح دهد که کارکنان بتوانند سودمندی آن را در زمان معقولی ببینند.

مدیریت کلینیک راهبر هرگز نمی‌گوید «وقت مرا با این سوالات نگیر، هر کاری گفتم انجام بده». یک مدیر راهبر پرسنل کلینیک را تشویق می‌کند تا در مورد سودمندی کاری که انجام می‌دهند سوال کنند و نظرشان را در خصوص پیشرفت در کار ارائه دهند. وقتی از کارکنان انجام چیزی را بخواهیم که ازنظر آن‌ها سودمند نیست یا به نظراتشان در مورد بهبود کار توجه نکنیم، کیفیت، به‌ شدت آسیب می‌بیند.

از پرسنل کلینیک خواسته می‌شود بهترین کاری را که از دستشان برمی‌آید انجام دهند.

کیفیت بالا خدمات درمانی، نتیجه‌ بهترین تلاش‌های پرسنل و مدیریت کلینیک است و اگر شرایط قبلی محقق باشند، بیشتر پرسنل کلینیک بسیار مایل خواهند بود نهایت سعی خود را برای ارائه خدمات درمانی باکیفیت انجام دهند؛ بنابراین، همان‌طور که توضیح داده‌ایم، این مرحله تقریبا تکراری است. آنچه انجام آن را تضمین می‌کند عمل کردن به‌ شرط بعدی یا شرط چهارم است.

پرسنل کلینیک با خودارزیابی کیفیت کارشان را بالا ببرند.

شاید دشوارترین بخش اجرایی این باشد که مدیران کلینیک‌ها به تعیین معیارها و ارزیابی پیشرفت کارکنان براساس آن معیارها خو گرفته‌اند که درخواست از آنها که ارزیابی را به خود پرسنل کلینیک سپرده شود، درخواست بزرگی باشد.

اما باید بدانیم که خدمات درمانی باکیفیت پرسنل کلینیک هرگز نتیجه ارزیابی دیگران نیست، بلکه به‌ واسطه ارزیابی شخصی یا خودارزیابی و پیشرفت مداوم است که خدمات باکیفیت بوجود می‌آید.

نظریه‌ سنتی که می‌گوید «بازرس بازرسی می‌کند، سپس کار را تایید یا رد می‌کند»، ایستا و غیرپویا است و کارکنان را در این روند دخالت نمی‌دهد. این نوع بازرسی می‌تواند به کار قابل‌قبول و حتی کار خوب بیانجامد، ولی کیفیت مطلوبی نمی‌آفریند. پرسنلی که بدین‌گونه با آنان رفتار می‌شود،‌ به‌ندرت با تمام ظرفیت و توانایی خود کار می‌کنند.

این نظریه که کیفیت با استانداردها و معیارها هم‌سویی دارد، فقط در صورتی صحیح است که کارکنان، خودشان در تعیین این معیارها نقش موثر داشته باشند و همچنین تشویق شوند معیارها را ثابت و دائمی تلقی نکنند تا امکان ارتقا و بهبودشان وجود داشته باشد.

رهایی از بازرسی و بازرسان در یک کلینیک و فراهم کردن شرایطی برای کارکنان برای ارزیابی کار خودشان (با کمی آموزش و یادگیری از یکدیگر)، باعث صرفه‌جویی زیادی در هزینه می‌شود. از آنجا که این کار بهبودی مداوم را تضمین می‌کند.

زمانی که قرار است پرسنل و کارشان توسط دیگران و از بیرون ارزیابی شود، آن‌ها بخشی از وقت و انرژی خود را صرف این می‌کنند که به ارزیابی ارزیاب‌ها بپردازند تا دریابند چگونه می‌توان با انجام حداقل کار، مورد تایید آنان قرار گرفت. درحالی‌که این هدر رفتن انرژی و اتلاف وقت را می‌توانند صرف ارزیابی و پیشرفت کار خودشان کنند.

کار باکیفیت برتر، همواره احساسات خوب را به همراه می‌آورد

این یک شرط غیراجرایی است؛ یعنی وقتی مدیریت کلینیک چهار شرط اول را در روش‌های مدیریتی خویش به کار می‌گیرد، برای تحقق شرط پنجم به انجام کاری نیاز ندارد. وقتی پرسنل کلینیک، کیفیت خدمات را بالا می‌برند، هم آنان و هم مدیریت کلینیک احساسات خوب و مثبتی را تجربه خواهند کرد.

وجود احساسات خوب برای پرسنل، انگیزه‌ای می‌شوند تا آن را دوباره تجربه کنند و انجام کار باکیفیت بالاتر را ادامه دهند. وقتی کیفیت و ارائه کار کیفی به‌صورت قاعده درمی‌آید، مدیران نیز احساسات خیلی خوبی خواهند داشت و انگیزه‌مند خواهند بود تا شرایط موردنیاز کیفیت و کار کیفی را در مجموعه خود فراهم کنند.

امیدواریم از مقاله امروز لذت برده باشید و به شما در پیشبرد اهدافتان در مدیریت کلینیک کمک کرده باشد. حتماً نظر خود را با ما درباره این مقاله در صفحه اینستاگرام برای ما به اشتراک بگذارید.

اگر برای مدیریت کلینیک خود نیاز به مشاوره و راهنمایی دارین، می‌توونید با همکاران و مشاوران ما تماس بگیرین، تا شما را در این زمینه راهنمایی کنند.

مقالات مرتبط:

به پرسنل کلینیک ثابت کنید به آنها اهمیت می‌دهید

با این روش‌ها از کارمندان کلینیک قدردانی کنید

بهترین‌ها را برای کلینیک خود استخدام کنید.

12 راهکار مدیریت کلینیک برای حل اختلاف پرسنل